مرتضی افقه: یکی از معیارهای شکاف طبقاتی نسبت دهک دهم به دهک اول است و افزایش آن نشاندهنده افزایش فاصله طبقاتی است که در حال حاضر در کشور به ۱۵ رسیدهاست؛
به این معنی که دهک دهمیها ۱۵ برابر بیشتر از دهک اول کسب درآمد میکنند و هر چقدر این عدد کمتر باشد نشاندهنده فاصله طبقاتی کمتر و هر چقدر بیشتر باشد نشاندهنده فاصله طبقاتی بیشتر است و ایران در حال حاضر از جمله کشورهایی است که در آن این عدد بالا است.
ساختارها در حال حاضر در کشور در جهت تجمع ثروت در دست اقلیتی است که محرومیت انبوهی از مردم از تولید ملی را در پی خواهد داشت و دهک دهم از جمله افرادی هستند که می توان آنها را ابرثروتمند تلقی کرد و حتی اختلاف ثروت این دهک از سایر دهکهای پردرآمد و ثروتمند نیز بسیار زیاد است.
بخشی از اعتراضات به نابرابری درآمدی باز میگردد شکاف طبقاتی عوارض اجتماعی و فرهنگی گستردهای دارد که سالها است نمود و بروز پیدا کرده است و بخشی از ریشه اعتراضات فعلی را نیز میتوان در نابرابری درآمدی و فقر و متراکم شدن ثروت در بخشی کوچکی از جامعه جستوجو کرد که همسو شدن آن با خواستههای اجتماعی منجر به انفجار خشم شدهاست.
دهک ششمیها نیز از جمله کمدرآمدها هستند طبقه متوسط طبق محاسبات و برآوردها به شدت لاغر و کوچک شدهاست و حتی میتوان تا دهک ششم را در دهک درآمدی پایین تلقی کرد و از بین رفتن طبقه متوسط تبعات اجتماعی بلند مدت نگران کنندهای خواهد داشت.
فقر یک عامل بازدارنده برای رشد و پیشرفت اقتصادی است و فاصله طبقاتی کارایی و مشارکت در فرایند توسعه را مختل میکند.
فقر از جنبههای مختلف بر رشد اقتصادی تاثیر میگذارد؛
یکی از جنبه تاثیر بر رشد فکری و جسمی کودکان است که به دلیل تغذیه نامناسب در دوره کودکی و عدم تامین نیازهای لازم در میان مدت و بلند مدت رخ میدهد و افراد نمی توانند در فرایند توسعه مشارکت داشته باشند و از طرف دیگر احساس تبعیض و نارضایتی منجر به کاهش بهرهوری افراد خواهد شد و عملا بهرهوری لازم مانند یک فرد در شرایط عادی را از بین خواهد برد و چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم گسترش فقر بر کاهش رشد اقتصادی و نابرابری به صورت یک دور باطل اثرگذار خواهد بود.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.